خانه راهنمای خرید پیگیری سفارش پشتیبانی درباره ما تماس با ما
محصولات مرتبط
ادبیات نظری وپیشینه پژوهش رضایت زناشویی
ادبیات نظری وپیشینه پژوهش رضایت زناشویی
قیمت : 19,000 تومان
ادبیات نظری وپیشینه تحقیق مدیریت تعارض
ادبیات نظری وپیشینه تحقیق مدیریت تعارض
قیمت : 19,000 تومان
مبانی نظری وپیشینه تحقیق اهمال کاری تحصیلی
مبانی نظری وپیشینه تحقیق اهمال کاری تحصیلی
قیمت : 18,900 تومان
ادبیات نظری تحقیق وپیشینه پژوهش خودکارآمدی عمومی
ادبیات نظری تحقیق وپیشینه پژوهش خودکارآمدی عمومی
قیمت : 19,000 تومان

ادبیات نظری تحقیق معنا ومفهوم فاجعه وخاطره

ادبیات نظری تحقیق معنا ومفهوم فاجعه وخاطره

فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،معنا ومفهوم فاجعه وخاطره دارای 52 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد


توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::



فص لدوم: مبانی نظري

1-2 تعریف فاجعه .........................................................................................

2-2 خاطره و روایت.......................................................................................

3-2 خاطره و فراموشی..................................................................................

1-3-2 شق بیماري، درمانی .............................................................

2-3-2 شق عملی ................................................................................

3-3-2 شق اصولی، اخلاقی و سیاسی..............................................

4-2 خاطره و مخاطب.....................................................................................

5-2 خاطره در فاصله گناه و شرم.................................................................

6-2 خاطره، تناقضها و امکانات شهادت.....................................................

:1-2 تعریف فاجعه

هر چند تعریفی واحد و خاص از فاجعه1 وجود ندارد و هر کس از زاویه دید خود فاجعه و امر فاجعهمند را تعریف میکند، اما با در نظر گرفتن تنوع تعریفها میتوان به این نتیجه رسید که هر تعریفی از فاجعه، تعریفی است از نظرگاه خاص با "سوگیري ذهنی".2 بر این اساس و براي پرهیز از چنین مناقشاتی، سعی میکنیم با استناد به رویکرد تعریفی موریس بلانشو3 از فاجعه به مثابه درك تبعات و اعراض فاجعه، مدخلی بر ورود به بحث باز کنیم و سپس از خلال آنها به منظومهاي از تعاریف و نظرگاهها حول محور فاجعه دست یابیم. چرا که بلانشو در این تعریف، به جاي پرداختن به معانی فاجعه، به نسبت آن با جایگاه سوژهي فاجعه میپردازد و مینویسد: "وقتی زیر تهدید فاجعه هستیم، قبلا فاجعه خطر را پشت سر گذاشته است. پس فاجعه پشت سر گذاري خطر است" (یاسین، .(137 :2005 آنچه در این تعریف حائز اهمیت است تصور جایگاه سوژه به مثابه کسی که خطري را در گذشته از سر گذرانده، در مقابل بعد کانونینگرانهي فاجعه همچون مقدوراتی در وراي زمان است. به دیگر عبارت بلانشو با متمایز کردن فاجعه از خطر، آن را به صورت وضعیتی تمثیل میکند که از طریق روان و خاطره سوژهي فاجعه، به حیات تهدیدگرانه خود ادامه میدهد. چنین انگاره اي به جنبه خاطرهگون فاجعه نزد سوژهي فاجعه اشاره دارد، چرا که سوژهي فاجعه تنها چیزي را که پس از تجربهي فاجعه با خود از فاجعه به یادگار دارد، خاطرهاي


1- Disaster 2- Subjective bias 3- Maurice Blanchot

از فاجعه است. خاطرهاي که به صورت کشمکش میان داستان و ناداستان، هر آن مورد تهدید فاجعه است:

تا سوژه فاجعه با نسیان یا سکوت، تن به کرختی بیشور و خلسهي فراموشی بدهد (همان: .(138

به این ترتیب فاجعه در بدويترین مراحل تعریفی خود در هیات "فضایی مجروح"1 در تقابل با خاطره و یادآوري معنا مییابد. یادآوري و روایت فاجعه پس از پشت سرگذاري خطر، موضوعی است که در ادامه این فصل بدان خواهیم پرداخت. اما پیشتر لازم است که با تاکید بر لزوم تبدیل خاطره به روایت و ممانعت از افتادن در ورطه فراموشی، این اصل کلاسیک در اهمیت و نقش سازنده روایت را یادآور شویم، که: ]همچنانکه [ فضایل انسانی به بهترین نحو با بازگویی اعمال قابل ستایش قهرمانان منتقل میشوند، هراس ناشی از ]فاجعه و[ شرارت اخلاقی نیز باید به واسطه یادآوري از طریق روایت، به وادي فراموشی سپرده نشود (کرنی، .(63 :1384

بر این اساس در ادامه این فصل سعی میکنیم، ابتدا با بازنگري در بنیادهاي نظري روایت شناسی به مثابه "پیکربندي کنش و خاطره در متن زمان" از منظر پل ریکور2، به جایگاه خاطره در متن روایی دست یابیم و سپس با در پرانتز قرار دادن خاطره فاجعه و توانشهاي روایی آن از منظر صاحب نظرانی همچون هانا آرنت3، پریمو لوي4، جورجو آگامبن5 و ریچارد کرنی٦، یک مدل منظومهاي براي تفسیر متن مدعی روایت ارائه دهیم.



:2-2 خاطره و روایت

پل ریکور با استناد به مطالعات سنت آگوستین1 در خصوص قدرت تخریب و آشوبگري زمان و اینکه زندگی آدمی مجموعه اي از لحظات و اجزاي پراکنده اي است که معنادار بودن آن منوط به ترکیب این اجزا در قالب یک شکل کلی است، سعی میکند تعریف خود از روایت را همسو با اهمیت مقوله زمانی و ترکیب آن با مفهوم پیرنگسازي2 ارسطویی، به شکل زیر ارائه دهد: "زمان وقتی زمان انسانی میشود که به شیوهاي روایی بیان شده باشد، و حکایت وقتی دلالت تام مییابد که شرطی بر وجود زمان باشد."

(ریکور،(101 :1383

به این ترتیب در تعریف ریکوري از روایت، درك کنش تنها با آشنایی با شبکهي مفهومی کنش و آشنایی با واسطگیهاي آن محدود نمیشود، بلکه حتی تا شناسایی ساختارهاي زمانی در کنش پیش می رود. چنین درکی از کنش که به بارآورنده روایت است (همان:(112 در واقع محصول در هم آمیزي زوج فعالیت تقلیدي3 و پیرنگسازي است. زوجی که به زعم ریکور محصول ارتباطی میان نظرگاه ارسطویی/ آگوستینی است:

"آگوستین از ناهماهنگی ناله سر میدهد و آن را قید وجودي میداند. ارسطو تشخیص میدهد که در عمل بوطیقایی تمام و کمال، یعنی سرودن شعر تراژیدیایی، هماهنگی بر ناهماهنگی پیروز میشود.

بدیهی است، این منام که میان تجربهي زندهاي که در آن ناهماهنگی هماهنگی را ضایع میکند و فعالیت فوق العادهاي کلامیی که در آن هماهنگی ناهماهنگی را ترمیم میکند، چنین ارتباطی را برقرار میکنم." (همان: (61

در واقع ریکور با ابتکار به پنداشت آگوستین از زندگی آدمی به مثابه مجموعه اي از لحظات و اجزاي پراکنده که معنادار بودن آن منوط به ترکیب این اجزا در قالب یک شکل کلی است، سعی میکند از

1- Saint Augustinus 2-Muthos

3- Mimesis

طریق شکلدهی به زمان، غیاب موضوعی این امر را در متن محاکات ارسطویی گوشزد کند. در حالیکه با یک استنباط کلی از خوانش ارسطویی میتوان به حضور ضمنی قید زمان در آثار ارسطو پی برد، آنجا که فعالیت تقلیدي در متن وي می تواند در وجهه بازنمود کنش و آراستن امور واقع به کار گرفته شود، یعنی جایی که پیرنگسازي به مثابهي آراستن امور واقع بر هماهنگی تاکید میکند و شاخص این هماهنگی سه خصوصیت کامل بودن، کلی بودن و امتداد درخور است. در اینجا انگاره کل1 به نوعی با انگاره زمان همراه میشود، انگاره اي که حاوي آغاز و میانه و پایان است (همان: .(76 اما باز با این اوصاف تجزیه و تحلیل پیرنگ به نفع خصوصیت منطقیاش در متن ارسطو، موجب دور شدنش از خصوصیت زمانمند آراستنکاري میشود و درست وقتی که با انگارهي زمان همراه میشود بیش از هر وقت دیگري از آن دور می ماند. چرا که آنچه آغاز را تعیین میکند نبود پیشینه نیست، بلکه نبود ضرورت در توالی است، در حالیکه پایان به درستی همان چیزي است که پس از چیز دیگر میآید، و سرآخر تنها جنبهي زمانمند در تعریف بوطیقایی ارسطو عنصر میانه است که از طریق توالی توصیف شده است: "پس از چیز دیگري می آید و چیز دیگري پس از آن می آید". اما باز ارسطو در نمونه تراژدیایی از خصلت زمانمندي به خصلت

"دگرگون سازي" گریز می زند، تا از نو ترتیب توالی تابعی از منطق باشد. چنین نتیجهاي در کار ارسطو، به زعم ریکور ناشی از عدم اخذ انگارههاي آغاز، میانه و پایان از تجربه است: این انگارهها مشخصهي کنش واقعی نیستند، بلکه جلوههاي ترتیب شعرند. (همان: (77

به این جهت، ریکور با استنتاج مفهوم "نفس ممتد"2 آگوستینی به مثابه شکل واژگون پیرنگسازي، سعی میکند با امتزاج نظریهي زمانمندي آگوستین با پنداشت ارسطویی، الگوي ممتازتري براي داستان و روایت فراهم نماید. چراکه در دیدگاه ارسطویی تجربه و زندگی بشري باید به کنش و کرداري جدي و کامل بدل شود و این کار مستلزم شکلدهی به زمان است. (فرهاد پور، (30 :1375

فایل هایی که پس از خرید می توانید دانلود نمائید

مبانی نظری فاجعه و خاطره_1526204762_8515_2718_1809.zip0.00 MB
پرداخت و دانلود محصول
بررسی اعتبار کد دریافت کد تخفیف
مبلغ قابل پرداخت : 19,000 تومان پرداخت از طریق درگاه
انتقال به صفحه پرداخت