فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،مبانی نظری تحقیق دموکراسی و حكومت اقتدارگرا دارای 22 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد.
مبانی نظری تحقیق دموکراسی و حكومت اقتدارگرا
فصل دوم : توتاليتاريسم
1-2 دموکراسی چيست
2-2 مباني حكومت دمكراتيك
1-2-2 حقوق مدني
2-2-2 اصل نمايندگي
3-2-2 حكومت جمهوري
4-2-2 تفكيك قوا
5-2-2 نظارت قوا بر يكديگر
6-2-2 پارلمان و پارلمانتاريسم
7-2-2 ساختار پارلمان
8-2-2 دموكراسي پارلماني و دموكراسي رياستي
9-2-2 فرآيند تشكيل دولت
10-2-2 كابينة دولت
11-2-2 تشكيل ائتلاف
12-2-2 اشكال در تصميم گيري در دموكراسيها
13-2-2 مسئوليت پذيري حكام و مقامات سياسي
الف – مسئوليت مقامات انتخابي
ب – مسئوليت مقامات غير انتخابي
3-2 مباني حكومت اقتدارگرا
1-3-2 اقتدار
2-3-2 منابع اقتدار
3-3-2 ضمانت اجراي اقتدار
4-3-2 ويژگيهاي اقتدار
5-3-2 اقتدار گرايي
بخش دوم
4-2 هانا آرنت
5-2 لينتز (اقتدارگرايي)
6-2 پوپر (دموكراسي)
7-2 دوتوكويل (دموكراسي)
نتيجه گيري و خلاصه فصل دوم :
فهرست منابع
فصل دوم : توتاليتاريسم
1-2 دموکراسی چيست
دموکراسی برگرفته از واژه يونانی دِموس، (1) به معنای مردم (2) است. در حکومت های دموکراتيک، اين مردم اند که بر قانون گزار و دولت حکومت می کنند.
اگر چه تفاوت های جزئی ميان حکومت های دموکراتيک مختلف جهان به چشم می خورد، برخی اصول و شيوه های خاص دولت های دموکراتيک را از ساير اشکال دولت ها متمايز میسازند.
· دموکراسی دولتی است که کليه شهروندان آن، چه مستقيم و چه غير مستقيم و از طريق نمايندگان منتخب خود، از قدرت استفاده و وظائف مدنی خود را انجام می دهند.
· دموکراسی مجموعه ای از اصول و روش ها است که از آزادی انسان دفاع می کند؛ دموکراسی نهادينه شدن آزادی است.
· دموکراسی بر پايه حکومت اکثريت و حفظ حقوق فردی و اقليت ها استوار است. تمامی دموکراسی ها، ضمن احترام به خواست اکثريت، مدافع سرسخت حقوق اساسی افراد و همچنين گروه های اقليت هستند.
· دموکراسی ها مراقب تشکيل دولت های مرکزی قدرقدرت هستند و با هدف تمرکز زدايی، آنها را به سطوح ايالتی و محلی خرد می کنند با درک اين که دولت های محلی بايد در حد امکان در دسترس و پاسخگو مردم باشند.
· دموکراسی ها می دانند که يکی از عملکرد های اصلی شان دفاع از حقوق اوليه ای همچون آزادی بيان، آزادی دين، حق برخورداری برابر از حمايت قانون، و فرصت سازماندهی و مشارکت کامل در امور سياسی، اقتصادی، و فرهنگی يک جامعه است.
· دموکراسی ها به طور منظم انتخابات آزاد و عادلانه برگزار می کنند که همه شهروندان حق شرکت در آن را دارند. در يک دموکراسی، انتخابات نمی توانند نمايی ظاهری باشند که ديکتاتورها و يا يک حزب خاص پشت آن مخفی شوند، بلکه، انتخابات رقابت های واقعی هستند بر سر حمايت مردم.
· دموکراسی دولت ها را قانون مدار می سازد و متضمن اين است که تمامی شهروندان از حمايت برابر قانون برخوردار باشند و دستگاه حقوقی از حقوق شان دفاع کند.
· دموکراسی ها متفاوت از يکديگر اند و هر يک از آنها حيات سياسی، اجتماعی، و فرهنگی خاص ملت خود را منعکس می کند. دموکراسی ها همگی بر پايه يک سری اصول اساسی استواراند، نه بر پايه شيوه های يکسان.
· در يک حکومت دموکراتيک، شهروندان نه تنها حق و حقوق دارند، بلکه موظف به مشارکت در سيستم سياسی ای هستند که از حقوق و آزادی ها يشان دفاع می کند.
· جوامع دموکراتيک به ارزش هايی همچون تحمل ، همکاری، و مدارا پايبند هستند. دموکراسی ها دريافته اند که برای دستيابی به وفاق، مدارا لازم است و همچنين اينکه شايد وفاق هميشه قابل حصول نباشد. به قول ماهاتما گاندی (3)، "عدم تحمل خود يک نوع خشونت است و يک مانع برای به وجود آمدن يک روحيه دموکراتيک راستين." (google, 4/1/2009)
2-2 مباني حكومت دمكراتيك
در اين قسمت به بررسي مباني حكومت در دموكراسيهاي معاصر كه دموكراسي غير مستقيم به شمار ميروند و مبتني بر اصل نمايندگي و پارلمانتاريسم هستند، ميپردازيم. مهم ترين مباحث كلي حكومت دمكراتيك عبارتند از: آزادي مدني و سياسي، جمهوريت، اصل تفكيك قوا براي جلوگيري از استبداد و تمركز قدرت، پارلمانتاريسم، فرآيند تشكيل حكومت در دموكراسيها، فرآيند تصميم گيري سياسي و مسئوليت مقامات حكومتي در مقابل مردم.
1-2-2 حقوق مدني
دموكراسي اساساً مبتني بر شناسايي مجموعهاي از حقوق مدني براي شهروندان است. حقوق مدني، حقوقي است كه شهروندان به موجب قانون اساسي و ساير قوانين از آنها برخوردارند. مفهوم حقوق مدني در كنار حقوق بشر به مفهوم كلي آن، به كار ميرود. حقوق بشر طبعاً مبناي حقوق مدني شهروندان است، اما حقوق مدني، هم در قوانين داخلي به طور مشخص تصريح ميشوند و هم بالاخص به ارتباط ميان افراد يا شهروندان و حكومت ناظر هستند؛ مثلاً آزادي تشكيل انجمنها و اجتماعات و راه انداختن تظاهرات به منظور اعمال فشار بر حكومت براي رسيدگي به شكايات و اعتراضات و يا به منظور اعلام مخالفت با سياستهاي حكومتي، يكي از حقوق و آزاديهاي مدني اساسي در دموكراتيها به شمار ميرود و قوانين اساسي معمولا بر اهميت آن تأكيد ميگذارند.
آزادي بيان مهم ترين حق مدني و سياسي در دموكراسيهاي امروز به شمار ميرود (بشيريه، 1332، 105) آزادي گفتار و بيان به ويژه در زمينة مسائل سياسي و ساير مسائل عمومي شريان اصلي هر حكومت مردم سالار است. طبق باور نظريه پردازان مردم سالاري، مذاكره بازو آزاد معمولاً به بهترين انتخاب ختم ميشود و احتمال دوري از خطا در آن بيشتر است. براي اينكه مردم آزادانه بتوانند بر خود حكومت كنند لازم است كه در بيان گفتاري و نوشتاري آزاد باشند تا بتوانند نظراتشان رابه طور باز، عمومي و مكرر اعلام نمايند. (4/1/2009, google)
مهم ترين حقوق مدني و سياسي در دموكراسيهاي امروز حق رأي است. حق رأي ميبايد عمومي برابر، مخفي و مستقيم باشد؛ اين ويژگيها چهار اصل اساسي حق رأي در دموكراسيهاي امروز به شمار ميآيد.
مبانی نظری تحقیق دموکراسی و حكومت اقتدارگرا_1527842132_10409_2718_1170.zip0.00 MB |