فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،مبانی نظری وپیشینه تحقیق مبانی نظری و پیشینه سيستمهاي اطلاعاتی ومديريت منابع انساني دارای 73 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: ورد و قابل ویرایش با فرمت .docx
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
تعريف سيستم............................................. 12
2-1-1- عناصر سيستم...................................... 13
2-1-2- اطلاعات........................................... 15
2-1-3- اهميت اطلاعات..................................... 16
2-1-4- ويژگيهاي اطلاعات.................................. 16
2-1-5- افزايش تقاضا براي اطلاعات......................... 17
2-2- تعاريف سيستم اطلاعات مديريت......................... 17
2 ـ 3 ـ تاريخچه سيستمهاي اطلاعات مديريت.................. 19
2ـ 4 ـ انواع سيستمهاي اطلاعاتي........................... 23
2 ـ 4 ـ 1 ـ سيستم پشتيباني تصميم (DSS)................... 24
2ـ 4ـ2 ـ سيستم گزارش دهي مديريت (MRS)..................... 25
2ـ 4ـ3 ـ سيستمهاي اطلاعات مديران اجرايي (EIS) .............. 27
2 ـ4 ـ 4 ـ سيستم خودکار اداري (OAS)...................... 28
2 ـ4 ـ 5 ـ سيستم پردازش عمليات (TPS)..................... 29
2 ـ4 ـ 6 ـ سيستم خبره يا هوشمند (ES)..................... 31
2 ـ5 ـ مديريت و سيستمهاي اطلاعات مديريت.................. 32
2ـ5ـ1ـ سيستم اطلاعات مديريت و نقشهاي مديران.............. 33
2ـ5ـ2ـ دانش مديريت...................................... 34
2ـ6ـ نقش کامپيوتر در سيستم اطلاعات مديريت ........... 35
2ـ7 ـ ويژگيهاي استثنايي کامپيوتر.................... 35
2ـ7 ـ1ـ مدل عمومييک سيستم کامپيوتر.................. 36
2ـ8ـ تفاوت بين کامپيوتر و سيستمهاي اطلاعاتي.......... 37
2 -8- 1- جايگاه سيستمهاي اطلاعات مديريت، بعنوان يک سيستم 38
2 -8- 2- ضرورت سيستم اطلاعات مديريت ................. 39
2 - 9 - سيستم اطلاعات مديريت منابع انساني ........... 40
2 - 9 - 1- ضرورت سيستم اطلاعات منابع انساني ......... 42
2 -9 - 2- کاربرد سيستم اطلاعات منابع انساني ......... 42
2 ـ 10 ـ ارزيابي سيستم اطلاعات مديريت................ 45
2 ـ 11ـ مفهوم مديريت منابع انساني................... 49
2 ـ 12 ـ اهميت مديريت منابع انساني.................. 50
2 ـ 13 ـ تاريخچه مديريت منابع انساني................ 50
2 ـ 14 ـ عناصر سيستم مديريت منابع انساني با نگرشي استراتژيک 53
2 ـ 15 ـ اهداف مديريت منابع انساني.................. 55
2 ـ 16 ـ نقش مديريت منابع انساني.................... 56
2ـ16ـ1ـ سازماندهي................................... 61
2-16-2- برنامهريزي منابع انساني..................... 64
2-16-3- كارمنديابي.................................. 65
2-16-4- توسعه منابع انساني.......................... 66
2-16-5- مديريت پاداش................................ 67
2-16-6- امور رفاهي كاركنان.......................... 68
2-16-7- امور اداري و پرسنلي كاركنان................. 69
2-17- پژوهشهاي مرتبط با موضوع پژوهش ................ 70
2 ـ17 ـ1-حقيقات انجام شده در خارج .................. 70
2 ـ 17-2- تحقيقات انجام شده در داخل................. 72
مقدمه
در اين فصل جهت ارزيابي كاربرد سيستمهاي اطلاعات مديريت در مديريت منابع انساني، ابتدا مباحث مربوط به سيستم اطلاعات مديريت، كه شامل: تعريف سيستم و اطلاعات براي درك بهتر سيستم اطلاعات مديريت و سپس تعريف سيستم اطلاعات مديريت، تاريخچة سيستم اطلاعات مديريت، انواع سيستم اطلاعات مديريت، جايگاه سيستم اطلاعات مديريت، ضرورت سيستم اطلاعات مديريت، سيستم اطلاعات مديريت منابع انساني و ارزيابي سيستم اطلاعات مديريت و سپس مباحث مربوط به مديريت منابع انساني كه شامل: تعريف مديريت منابع انساني، هدف و وظايف مديريت منابع انساني است مورد بحث قرار ميگيرد و در نهايت اين فصل با بررسي پژوهشهاي مرتبط با موضوع تحقيق در خارج و داخل دنبال ميشود.
2-1- تعريف سيستم
سيستم مجموعهاي است كه از چندين جزء وابسته به يكديگر تشكيل يافته است. منصوركيا (1381) عقيده دارد كه "سيستم عبارت است از تعدادي روش وابسته به يكديگر كه با اجراي روشهاي مزبور، قسمتي از هدف يك سازمان تأمين ميشود" (ص 42). در طول ساليان دراز تعاريف گوناگوني از سيستم بيان گرديده است كه اكثراً يك مفهوم را ميرسانند. نظر مشترك بيشتر مطالبي كه درباره سيستم جمع آوري شده است آن را به اين صورت تعريف كرده است كه: "سيستم مجموعهاي از عناصر است كه براي رسيدن به يك هدف مشخص و مشترك گرد هم آمده اند به طوري كه بين اين عناصر يك رابطه تعاملي وجود دارد و نظم در روابط بين عناصر وجود دارد. يعني هر عنصر داراي يك نقش ميباشد" (صرافي زاده و پناهي، 1384، ص 4).
در نتيجه سيستم عبارت است از مجموعهاي از عناصر كه به يكديگر تأثيرات متقابل دارند. مهمترين خاصيت هر سيستم، وابستگي متقابل عناصر آن به يكديگر و تشكيل يك مجموعه براي انجام وظيفهاي خاص است.
2-1-2- عناصر سيستم
همانطور كه گفته شد يك سيستم مجموعهاي از اجزاء ميباشد كه با هم، براي برآوردن يك هدف يا مقصود، در كنش متقابل ميباشد. تحت چارچوب اين تعريف، عناصر لازم براي وجود هر سيستميميتواند مشخص گردد. اين عناصر، محيط، نهاده، فرايند، بازده و بازخورد را در بر ميگيرد.
هر سيستميدر يك محيط عمل ميكند و با محيط خود تعامل دارد، از آن دريافتيهايي دارد و به آن خروجيهايي ميفرستد. محيط سيستم را احاطه ميكند. در عين حال هم بر آن اثر ميگذارد و هم از آن متأثر ميشود. سلماني (1376) عقيده دارد كه "محيط براي يك سيستم مشخص عبارت است از مجموعه همه اشيايي كه تغيير در ويژگيهاي آنها بر روي سيستم اثر ميگذارد و همچنين اشيايي كه رفتار سيستم باعث تغيير در ويژگيهاي آنها ميشود" (ص 10). سيادت و رباني (1381) در تعريف ديگر محيط سيستم را به شرح زير تعريف نموده اند:
هر سيستم توسط محيطي خاص احاطه گرديده است و از عوامل محيطي از قبيل عوامل فرهنگي، طبيعي، اقتصادي، اجتماعي و سياسي متأثر است و بر آنها اثر ميگذارد. اين تأثير و تأثر جرياني يك جانبه نبوده و جنبه متقابل دارد. بنابراين، محيط هر سيستم را يك سري عوامل تشكيل ميدهند كه با اينكه جزء سيستم نيستند اما تغييري در هر يك از آنها ميتواند تغييراتي را در سيستم مسبب گردد. سيستم براي ابقاء در محيط بايستي پاسخگوي نيازهاي محيطي باشد و خود را با شرايط و اوضاع و احوال محيط خود تطبيق دهد (ص 33).
آنچه به عنوان محيط تلقي ميگردد به اهداف، نيازها و فعاليتهاي سيستم و نيز به نوع سيستم، بستگي دارد. در نتيجه همه سيستمها داراي محيط خاص خود ميباشند و سيستم با محيط خود از طريق داده و ستاده در كنش متقابل است.
هر آنچه از محيط وارد سيستم ميشود داده يا ورودي نام دارد. اطلاعات، انرژي و تجهيزات در ارتباط با محيط هم ميتوانند نهاده باشند و هم ستاده. "منظور از وارده كليه انرژيها و موادي است كه به نحوي در سيستم وارد ميشوند و تحرك سيستم را سبب ميگردند" (سيادت و رباني، 1381، ص 27). بنابراين سيستم نيازمند دريافت دادهها از محيط ميباشد. سن (1990) در رابطه با ورودي سيستم عقيده دارند كه:
"معمولاً دو نوع ورودي وجود دارند كه وارد سيستم ميشوند: 1- ورودي مولد كه وروديهاي فعال شونده هستند و دادههايي كه به وسيله سيستم دريافت گرديده و خروجي را پديد ميآورد و 2- ورودي نگهدارنده كه براي بهبود و توازن سيستم از محيط دريافت ميگردد و توازن و پايداري سيستم را تضمين ميكند" (ص 104).
سيستمها، انرژي و دادههاي گرفته شده از محيط را تغيير شكل ميدهند اين اعمال مستلزم نوعي سازماندهي و پردازش ميباشد. سيادت و رباني (1381) فرايند پردازش را بدين شرح تعريف نموده اند كه "واردهها در سيستم طبق برنامهاي كه سيستم دارد، در جريان تغيير و تبديل قرار ميگيرند و عملياتي روي آنها انجام ميشود" (ص 29). بنابراين پردازش تغييراتي است كه بر روي وروديهاي سيستم انجام ميگيرد و آنها را به خروجي تبديل ميكند.
سيستمها نوعي محصول به محيط خود صادر ميكنند. خروجي هر چيزي است كه با خروج از سيستم عبور از مرز سيستم به محيط وارد ميشود. پس از طي جريان عمليات (سيادت و رباني، 1381) بازده به صورت نوعي كالا يا خدمات از سيستم صادر ميشود. خروجيهاي يك سيستم نيز مانند وروديهاي آن ممكن است نوعي ماده، انرژي، محصول، خدمت و اطلاعات باشد. اين خروجيها را ميتوان به سه دسته طبقهبندي كرد: دسته اول خروجيهايي هستند كه به طور مستقيم توسط سيستمهاي ديگر مصرف ميشوند. دسته دوم خروجيهايي هستند كه در فراگرد توليد همان سيستم، در مرحله بعد مصرف ميشوند. دسته سوم خروجيها، براي خود سيستم يا ساير سيستمها قابل استفاده نيستند بلكه ضايعاتي دور ريختني هستند كه وارد سيستم اكولوژيكي ميشوند.
بقاي هر سيستم به توانايي سيستم براي تطبيق آن با محيط بستگي دارد. به منظور تطبيق محصولات سيستم با انتظارات محيط همواره بايستي كنترلي روي سيستم وجود داشته باشد، عملياتي جهت اصلاح كار سيستم. سيادت و رباني (1381) بازخورد را به شرح زير تعريف نموده اند:
در طول جريان وارده عمليات صادره، همواره يك مدار ارتباطي در سيستم وجود دارد كه وضع سيستم را از هر نظر مشخص مينمايد. وظيفه بازخورد تعيين انحرافات است كه وضع سيستم را از هر نظر مشخص مينمايد. وظيفه بازخورد تعيين انحرافات است كه سيستم با توجه به آنها درصدد رفع انحرافات و ابعاد اصلاح لازم بر ميآيد. سيستميموفق به ادامه حيات خويش ميگردد كه توجه دقيق به بازخورد نموده و تغييرات و تبديلات لازم را، متناسب با شرايط زمان و مكان در خود اعمال نمايد (ص 32).
- System
- Environment
- input
- Transformation
- output
- Feedback
- Senn
- Energizing Input
- Maintenance Input
مبانی نظری و پیشینه سيستمهاي اطلاعات مديريت در مديريت منابع انساني_1531372608_13654_2718_1600.zip0.00 MB |