فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،ادبیات نظری تحقیق هویت وعزت نفس دارای 32 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد.
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت .docx
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
2-1-موضع گيري هاي نظري درخصوص هويت وعزت نفس
2-1-1-تعريف هويت وعزت نفس
2-1-2-شكل گيري هويت
2-1-3-نظريه هاي هويت
2-1-4-نظريه هاي عزت نفس
2-2-يافته هاي پژوهشي درخصوص موضوع
-نتيجه گيري
2-1موضع گيري نظري درخصوص هويت وعزت نفس
2-1-1تعريف هويت وعزت نفس
مفهوم هريك باكلمات دقيق قابل تعريف نيست وتاحدي مبهم مي باشد شامل تداوم وثباتي است كه مشخص كننده افراداست . علي رقم تمام تغييرات ونقشهايي كه درهرمرحله اززندگي فردپيش مي ايدفرددرجريان رشدمراحلي راپشت سرمي گذاردكه جداازهم نيستنددرهرمرحله هويتي هست وبين هويتهاي مراحل مختلف ارتباط وجودداردامااين هويتهاهميشه ازنوع ازمايشي بوده اندزيراكه هريك درمرحله شدن بودندولي حالازمان بودن رسيده است .( اكبرزاده ، 1376 )
مفهوم هويت كه اريكسون دردوره نوجواني مطرح مي كنددوچهره دارد.1-ازيك سواحساساتي رجوع مي كندكه يك فرددرمقابل خويش دارديعني خودسنجي .
2-برروابط بين هويت شخص وتوصيف هايي كه ديگران ازاوبه عمل مي آورندتكيه مي كنداين توصيه هامربوط به رفتارهايي هستندكه جامعه آنهارابراي يك رفتارمناسب اساسي مي داندودراطراف مجموعه هايي كه نقشهاي اجتماعي ناميده مي شوندسازمان يافته اندبه عنوان مثال مرديازن بودن به معناي ايفاكردن يكي ازنقشهاست نقشها بين خوداجتماع ارتباط برقراري سازدوداراي دوكوششند. يكي اينكه شخص مرابه قوانين اجتماعي مربوط مي سازدوديگراينكه وي رابه عنوان فردشخص مي كند.
هويت ازديداريكسون مبناي اجتماعي وشخصي داردزيرابرمبناي فعاليتها ، كنشهاو تمايلات مي باشد(محسني ، 1375) وبردرلغت نامه روان شناسي خودهويت رابه طورمجزابراي چندحوزه تعريف كرده است روان شناسي شخصيت نظريه پياژه وعلم منطق – تعريف حاصل مربوط به مطالعه شخصيت كه درهويت به عنوان عنصراساسي شخص ، خودمستمروپنداره دروني وذهني كه شخص ازخودش به عنوان يك فردداردتعريف شده است (وبر، 1368 )
براي فهم بهترمفهوم هويت ، مي توان به عبارات اريكسون درتوصيف هويت اشاره كرد. اريكسون ابتدااصطلاح (( هويت من )) رابراي توصيف مسايل رواني بعضي ازنظاميان بازگشته ازجنگ دوم جهاني بكاربرد. اومشاهده كردكه اين سربازان نمي توانندازعهده تغييرنقش خودازسربازبه شهروندبرآيندودرانطباق باوظايف ومسئوليتهاي جديدخوددرجامعه ناتوان هستند.
تجربه آنان ( فقدان يكسان بودن خودوپيوستگي زندگي ) بود. وي مي گويد: (( آنچه كه توجه مرابيشترجلب كردفقدان مفهومي ازهويت دراين مردان بود. آنهامي دانستندكه چه كسي هستند. آنهايك هويت شخصي داشتندامااين هويت ازنظرذهني سست بود. زندگي آنهاديگرپيوستگي گذشته رانداشت . يك آشفتگي اساسي درآن چيزي وجودداشت كه بعدهاآن را(( هويت من )) ناميدم )) ( اريكسون ، 1963 )
اريكسون تعاريف متعددي رابراي هويت ارايه كردكه ازتفكرروان تحليلي باتاكيدبر(( رشدمن )) سرچشمه مي گيردوبرمبناي اين عقيده قراردادكه من يك شخصيت پيوسته راسازمان مي دهدويكسان بودن وپيوستگي اي كه توسط ديگران درك مي شودرابدان مي بخشد. وي مي گويداصطلاح هويت هم بريكساني دروني بادوام درخرد( يكسان بودن خود) وهم برشريك شدن بادوام دزبعضي ازانواع رفتارباديگران دلالت دارد( اريكسون ، 1956 )
ازنظرمارسيا( 1378 ) ، هويت يك ساختارروان شناختي وفرايندي بايك درجه تغييروعلاوه برآن كندمي باشد. هويت نظريه اي است كه فرددرموردخودش دارد( كه لزومابه طوركامل خودآگاه نيست ) وداشتن آن همواره يك اتفاق مثبت دراحساسي كه فرددرموردخودش داردايجادمي كند. اين نظريه خودياساختارهويت همواره زيرسطح آگاهي است .
مگرهنگامي كه درمعرض تجربه اي قرارگيردكه بتواندموازنه ايجادشده رابرهم بزند. درآن زمان است كه فردازهويت خودش آگاه مي شوددرحالت مطلوب پس ازآن ساختارهويت درجهتي مي كندتاباتجربه جديدتطابق پيداكند.
درخصوص عزت نفس بايدگفت كه يكي ازعوامل مهمي كه شخص راوامي داردتابه نحوه مؤثري عمل كنددركارهايش جديت وپشتكارداشته باشدعزت نفس است ( ارنسون ، 1971 ) غرض ازاعتمادبه نفس ، وجودقدرت واتكائي مستقل درنفس است ، كه درسايه آن آدمي بدون چشمداشت ازكمك وسودديگران ، كاري راآغازكرده ومي كوشدآن رابه فرجام برساند( قايمي ، 1364 )
اكثرصاحب نظران برخورداري ازعزت نفس رابه عنوان عامل مركزي واساسي درسازگاري ، اجتماعي – عاطفي افرادمي دانندشايستگي عاطفي – اجتما عي كه ازخودارزيابي مثبت مي شودميتواندبه عنوان سپريانيرويي درمقابل مشكلات خطيرآينده به كودك كمك كند( بيابانگرد، 1373 )
ادبیات نظری تحقیق هویت وعزت نفس_1526222472_8529_2718_1761.zip0.00 MB |