فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،مبانی نظری وپیشینه تحقیق ادبیات نظری وپیشینه تحقیق اوقات فراغت جوانان و دانشجویان دارای 28 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: ورد و قابل ویرایش با فرمت .docx
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
3 بررسی آراء و اندیشههای صاحبنظران
در عصر ما اندیشه درباره فراغت کم و بیش با پیدایش جامعهشناسی فراغت، یعنی دانشی که در نظر دارد این مسائل را به وسیلهی روشهای علمی مورد بررسی قرار دهد و تفکری سازمان یافته ایجاد کند، مرتبط است.
جامعهشناسان برای فراغت به معنی امروزی دو شرط قائلند. اول آنکه فعالیتی باشد فارغ از اجبارهای اجتماعی، مذهبی و عمومی که در آن نوعی گزینش یا انتخاب آزاد مطرح است. دوم اینکه کاری که از آن فرد معیشت خود را تأمین میکند از سایرفعالیت باید جدا باشد. (پزشکیان، نسرین، رابطه گذران اوقات فراغت با بزهکاری نوجونان کانون اصلاح و تربیت پایان نامه کارشناسی ، 1354، صفحه 27)
نظر جامعهشناسان امروز این است که فراغت واقعیتی است کاملاً تازه که در بافت جامعه صنعتی پدید آمده است و آن را نیتوان با بیکارگی قرون قبل مقایسه کرد. تصور میشود که جامعهشناسی فراغت به عنوان امرای ضروری مطرح است زیرا دانشی است که میخواهد مسائل واقعی تحولات حوزهی کار و شیوهی زندگی را مطالعه کند. ( اسدی علی ، فراغت ، تعاریف ،دیدگاه ها ، سمینارملی رفاه اجتماعی ، 22-18 اسفند 1352 ، کمیته گذاران اوقات فراغت ، سازمان برنامه و بودجه، صفحه 2)
جامعهشناسی فراغت در آمریکا پدیدار شد و مراحل رشد خود را در آنجا گذراند. در ربع دوم قرن بیستم بود که روشهای تجربی مطالعه افکار عمومی در آمریکا بکارگرفته شد. در سال 1925 "لیند" کوشش کرد که فرهنگ آمریکایی را با روشهای قومشناسی مطالعه کند. او شهر درجه دومی را برای این کار انتخاب کرد و بعد در سال 1935 که همین بررسی را تکرار کرد متوجه شد که در ظرف این ده سال با وجود رشد فراغتهای تازه، تغییر چندانی در زندگی آمریکایی پدید نیامده است. در سال 1935 قانون کار، ساعات کار هفتگی را به 40 ساعت تقلیل داد ولی غالب کارگران میبایست دو برابر کار کنند. این وضع تا بعد ا جنگ جهانی ادامه یافت. بعد از جنگ جهانی دوم درهای رفاه به سوی آمریکاییها گشوده شد. سطح زندگی بالا رفت، تلویزیون به خانهها رسوخ کرد و شهرکهای اقماری پدید آمد.
جامعهشناسی فراغت دراین دوره، رشد شایانی پیدا کرد. کتاب "رایزمن" به نام "توده تنها" بشارت دهندهی اساسی در گذران وقات فراغت بود. رایزن من برای اولین بار این تز را مطرح کرد که تنها زمان فراغت است که به انسان این فرصت را میدهد تا به صورتی آزادنه با جامعه مصرفی خود را سازگار سازد.
به دنبال این نظر بود که "مارگریت" و "لون اشتاین" مفهوم اخلاق تفریح را بوجود آوردند. مفهوم فراغت تودهوار در سال 1985 توسط جامعهشناسان آمریکایی عنوان شد و این مارگریت مید بود که مشخصات فراغت جدید را بهتر از همه بیان کرد. او نوشت: زمان آزاد شده از امر تولید به تدریج به "زمان مصر" مبدل شد. ولی هنوز فراغت در جامعه آمریکایی تحت سلطه کار بود. از این جهت آن را زمان تجدید قوا میگفتند. ولی تعریفی که لون اشتاین از فراغت به عنوان اخلاق تفریح بعد از جنگ دوم جهانی به دست داده است نشان دهندهی تحولی بود که در مفهوم فراغت جدید به تدریج پدید آمده بود. او گفت: تحولات فرهنگ آمریکایی آنچه را که ما آن را اخلاق تفری و لذت مینامیم پدید آورده است. (چگونگی پرداختن به فعالیتهای فراغت بین نوجوانان و جوانان شریفیان،مسعود، صفحه 17)
1-1-3 نظریات رایزمن
رایزمن نیز همانند وبلن گذشته گرا بود و بر عصر طلایی گذشته تأسف میخورد. وبلن فراغت را در رابطه با طبقات و کار تعریف کرده بود. وی کسی بود که روی کاهش ارزش کار تکیه میکرد و این چیزی بود که بعد از او دنبال شد. رایزمن تصور میکرد که در تمدن فراغت تازه، نظام طبقاتی از بین خواهد رفت و این تزی بود که "شلسکی" "دومادزیه" در اروپا تعقیب کردند. معهذا خود رایزمن چند سال بعد در این مورد تجدید نظر کرد. وی در صنعتی شدن جامعه نوی تباهی انسانها را میدید و تنها از این منجلاب را فراغت میدانست. او مسائل فراغت را بر مبنای رابطه فرد و اجتماع بررسی کرد. به نظر او فراغت در جامعه معاصر مصرفی در ایجاد سلطه جامعه بر فرد یعنی مفهوم دگر راهبر که مشخصه نسان زمان ماست نقش تعیین کننده دارد. ( اسدی علی ، فراغت ، تعاریف ،دیدگاه ها ، سمینارملی رفاه اجتماعی ، 22-18 اسفند 1352 ، کمیته گذاران اوقات فراغت ، سازمان برنامه و بودجه، صفحه 2)
رایزمن مرحله رشد تاریخی انسان را به سه گروه تقسیم کرد:
- دوران اول: دورانی است که در خلال آن سنتهاي حاکم بررفتار و روابط انسانی به حساب میآیند. او این دوران را موجد پیدایی انسانی میداند که در اصطلاح خود، آن را "انسان سنت راهبر میخواند. در این دوران سنتها به عنوان شیوههایی آزموده و تقدس یاته، موجبات ایجاد تسلسل بین نسلهای تاریخی را فراهم میسازد.
دوران دوم: ا زدیدگاه رایزمن دورانی است که در آن با کاهش اهمیت سنتها در هستی اجتماعی مواجه میشویم. این کاهش موجب میشود که همگنی در رفتار و عمل انسانی کاهش یابد، چه همه از الگوهایی یکسان درحیات اجتماعی تبعیت نمیکنند. در این شرایط به زعم او تاریخ شاهد پیدایی و بعد تکثر انسانهایی خاص است که وی درون راهبر میخواندو دورانی است مساعد برای تبلور فردگرایی(ساروخاني،باقر،جامعه شناسي ارتباطات،موسسه اطلاعات،1371، صفحه42-52).
دوران سوم را رایزمن دوران پیدایی انسان "دگر راهبر" (Other- directed man) میداند که دوران ظهور وسایل ارتباط جمعی است و پدیدههایی چون هدایت از راه دور، بتواره پرستی، شیسروری و همراه با آنان از خود بیگانگی. در این دوران عدهای با استفاده از قدرت جادویی این ابزار موفق میشوند تودهها را تحت تأثیر قرار دهند، از تنوع حیات انسانی بکاهند و الگوهای خاص فکری و مصرفی پدید آورند. رایزمن، دوران سوم را دورانی میداند که در جریان آن، انبوههای تنها در دورن شهرهای بزرگ پدید میآیند. او را در اثرش انبوه تنها انسانهایی را مجسم میکند که در دریایی از انسانها غوطه میخورند اما علیرغم این همه تراکم، انسان تنها است هیچگاه در تاریخ چنین تنها نبوده است. به زعم رایزمن در این دوران دیگرانی چند (چون صاحبان وسایل ارتباط جمعی)، الگوهای حیات اجتماعی را میسازد.(ساروخانی ، باقر، همان ماخذ ، صفحه 54-52)
ادبیات نظری وپیشینه تحقیق اوقات فراغت جوانان و دانشجویان_1526409343_8654_2718_1376.zip0.00 MB |