فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،مبانی نظری وپیشینه تحقیق مبانی نظری وپیشینه تحقیق باورهای غیرمنطقی وتحلیل رفتار متقابل دارای 96 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: ورد و قابل ویرایش با فرمت .docx
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
فصل دوم: پیشینه تحقیق
مقدمه.....................................
نظریه عقلانی- عاطفی........................
ریشه باورهای غیرمنطقی.....................
باورهای منطقی و غیرمنطقی..................
ویژگیهای باور منطقی.......................
ویژگیهای باور غیرمنطقی....................
انواع باورهای غیرمنطقی....................
تحمل بالا ناکامی در مقابل تحمل پایین ناکامی
انواع باورهای غیرمنطقی در نظریه الیس در آزمون جونز
باورغیرمنطقی نیاز به تائید دیگران .......
باور غیرمنطقی انتظار بیش از حد از خود....
باور غير منطقي تمايل به سرزنش............
باور غیرمنطقی واکنش به ناکامی............
باور غیرمنطقی به مسئولیتی عاطفی..........
باور غیرمنطقی نگرانی زیاد توام با اضطراب.
باور غیرمنطقی اجتناب از شکست ............
باور غیرمنطقی وابستگی به دیگران..........
باور غیرمنطقی درماندگی نسبت به تغییر.....
باور غیرمنطقی کمالگرایی...................
نظریه تحلیل رفتار متقابل..................
نظریه شخصیت برن...........................
تحلیل کنشی حالات نفسانی....................
کارکردهای حالت «کودک».....................
کارکردهای مثبت و منفی «کودک طبیعی».......
کارکردهای حالت خود «والد».................
بخشهای مثبت و منفی «والد کنترل کننده و مستبد»
بخشهای مثبت و منفی «والد مهربان و پرورش دهنده»
هدف کلی تحلیل رفتار متقابل (TA)............
آسیبشناسی روانی...........................
آسیبشناسی ساختاری.........................
آسیبشناسی کارکردی.........................
انواع تبادل...............................
تشخیص حالات نفسانی.........................
مسدود کردن و پسراندن والد.................
نمودار حالات نفسانی........................
تئوری تماس اجتماعی........................
نوازشهای مثبت و منفی......................
نمودار نوازش..............................
نوازشهای شرطی.............................
نوازش در مقابل سرزنش......................
سازماندهی وقت.............................
کنارهگیری.................................
مناسک «ادای تشریفات»......................
سرگرمیها..................................
فعالیتها..................................
بازیها و باجگیریها........................
مثلث نمایشی کارپمن........................
صمیمیت....................................
پیشنویس زندگی یا نمایشنامه و ریشههای آن..
پیشنویس زندگی برنده، بازنده و غیربرنده...
تحلیل نمایشنامه زندگی.....................
نمودار نمایشنامهی زندگی...................
نمایشنامه کوچک............................
وضعیتهای زندگی............................
اهداف تغییر در تحلیل رفتار متقابل........
درمان باورهای غیرمنطقی مبتنی بر تحلیل رفتار متقابل
دامنه کاربرد تحلیل رفتار متقابل..........
تحقیقات داخلی و خارجی در رابطه با باورهای غیرمنطقی
تحقیقات داخلی و خارجی در زمینه رويكرد تحلیل رفتار متقابل
فصل دوم
ادبیات تحقیق
مقدمه
خانواده چیزی بیش از مجموعه افرادی است که در یک فضای مادی و روانی خاص به سر میبرند. خانواده یک نظام اجتماعی و طبیعی است که ویژگیهای خاص خود را دارد. این نظام اجتماعی مجموعهای از قواعد و اصول را ابداع و برای اعضای خود نقشهای متنوعی تعیین میکند. علاوه بر این، خانواده از یک ساخت نظامدار قدرت برخوردار است. صورتهای پیچیدهای از پیام رسانیهای آشکار و نهان را به وجود میآورد، و روشهای مذاکره و مسئلهگشایی مفصلی در اختیار دارد که به آن اجازه میدهد تا تکالیف مختلفی را با موفقیت به انجام برساند. رابطۀ اعضای این خردهفرهنگ رابطهای عمیق و چندلایهای است که عمدتاً براساس تاریخچۀ مشترک، اوراقها و فرضهای مشترک و درونی شده راجع به جهان، و اهداف مشترک بنا نهاده شده است (گلدنبرگ و گلدنبرگ، ترجمه حسین شاهی برواتی و همکاران، 1385).
ازدواج به جای آنکه صرفاً پیوند دو نفر با یکدیگر باشد، معرف دگرگونی در دو نظام جا افتادۀ خانوادگی و تکوین یک خردهنظام در داخل هر یک از آنهاست. امروزه به زوجین وابستگی رسمی کمتری با سنتهای خانوادگی دارند، و لذا الگوهای کمتری برای تقلید در اختیار آنهاست. بنابراین، زوجهای امروزین باید ابتدا خود را به عنوان یک همسر به طرف متقابل متعهد سازند و از این طریق خود را از خانوادههای مبدأ تفکیک کنند و صرفاً در درجه دوم با خانوادۀ مبدأ خویش پیوند برقرار سازند. شاخص جدایی مناسب از خانوادههای مبدأ و تکوین یک واحد زناشویی منسجم عبارت است از تعهد داشتن در قبال همسر (بارن هیل ولانگو، 1987). به طور آرمانی، هر دو طرف باید احساس کنند که آنها بدون قربانی کردن «من» یعنی، احساس استقلال و خودپیروی شخصی، قسمتی از «ما» به شمار میآیند (گلدنبرگ و گلدنبرگ، ترجمه حسین شاهی برواتی و همکاران، 1385).
مردان و زنان، چه در خانوادۀ مبدا خویش و چه در خانوادهای که از طریق ازدواج شکل گرفته است، تجربۀ متفاوتی از زندگی خانوادگی دارند. آنها معمولاً با انتظارات، باورها، ارزشها، نگرشها، اهداف، و فرصتهای متفاوتی بزرگ میشوند.
طرز فکر آنها دربارۀ انتظاری که از آنان در زندگی زناشویی، و بعدها، پدر و مادر شدن، میرود با یکدیگر فرق میکند، و تعجبی ندارد که تجارب متفاوتی نیز خواهند داشت. به طور متعارف و سنتی، زنهای مجرد تا هنگام ازدواج در کنار خانوادۀ مبدأ زندگی میکنند، آنها در این بین فرصت آن را ندارند که مستقل بودن را تجربه کنند اما در سالهای اخیر با ورود زنان به نیروی کار، بسیاری از آنان تصمیم گرفتهاند که تنها زندگی کنند،يا آنکه با مردان یا سایر زنان به صورت مشترک زندگی کنند. معمولاً برای مردها، جدایی از خانوادۀ مبدأ سادهتر است و از تائید اجتماعی بیشتری در این خصوص بهرهمند هستند (گلدنبرگ و گلدنبرگ، ترجمه حسین شاهی برواتی و همکاران، 1385).
فروپاشی نقشهای قالبی مرد و زن در رابطه با مسئولیتهای خانگی و شغلی امری ضروری به شمار میآید. اما زنهای کارمند با اینکه نسبت به سابق کمتر اتفاق میافتد- باز هم مسئولیت عمدۀ مراقبت از فرزند و بسیاری از کارهای خانه را بر دوش دارند. مضاف برآن، احتمال دارد که مسئولیت حفظ تماس با خانوادههای مبدأ زن و شوهر و همچنین حفظ دوستیها و عهدۀ آنها باشد. به طور سنتی، ادارۀ خانه و پرورش کودکان حوزۀ کاری زنان را تشکیل میدهد و مردها مسئولیت حمایت مالی را در صورت لزوم، حمایت جسمانی خانواده را بر عهده دارند (گلدنبرگ و گلدنبرگ، ترجمه حسین شاهی برواتی، 1385).
به نظر مک گلدریک، ممکن است مردها بخواهند صمیمیت بیشتری با همسران خویش برقرار کنند، حال آنکه زنها احساس نکنند که مایلاند زندگی خاص خود را به وجود آورند، مثلا، از طریق اشتغال مجدد یا سایر فعالیتهای بیرون از خانه. مک گلدریک مدعی است که اگر تنشهای شدید زناشویی باعث متارکۀ زن از شوهر شود، آسیبپذیری زنها بیشتر میشود. سرانجام چونکه زنها بیشتر از مردها عمر میکنند، بسیاری از آنها میتوانند احساس تنهایی و کمبود مالی نمایند، بسیار پیش میآید که آنها برای دریافت حمایت و مراقبت به دختران (یا شاید عروسکهای) خویش روی آورند، زیرا در جامعه ما قسمت عمدۀ مراقبت از پیران بر دوش زنهاست (گلدنبرگ و گلدنبرگ، ترجمه حسین شاهی، 1385).
مبانی نظری وپیشینه تحقیق باورهای غیرمنطقی وتحلیل رفتار متقابل_1526412717_8670_2718_1330.zip0.00 MB |