فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،مبانی نظری وپیشینه تحقیق مبانی نظری و پیشینه ارتباط بین اصول ارگونومی و استرس دارای 45 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: ورد و قابل ویرایش با فرمت .docx
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
فهرست مطالب:
مقدمه: 15
2-1-2) تعاریف استرس 18
2-1-3)نظریه ارزیابی شناختی استرس( لازاروس ): 22
2-1-4) منابع استرس شغلی: 24
2-1-5)) نشانه ها و علایم استرس شغلی 25
2-1-6) شیوه های مقابله با استرس: 26
2-1-7) ارگونومی 28
2-1-8) ارگونومی چیست؟ 29
2-1-9)) روانشناسي مهندسي 31
2-1-10) فيزيولوژي كـار 31
2-1-11)مقیاس فشار فیزیولوژیکی 32
2-1-12)آهنگ مصرف اکسیژن 33
2-1-13) علـم بيومكانيك 33
2-1-14) آنتروپومتري 33
2-2)مباحث پژوهشی 36
2-2-1)پژوهشهای داخل کشور 37
2-2-4)پژوهشهای خارج از کشور 38
2-3)چارچوب نظری پژوهش: 40
چارچوب نظری تحقیق 44
منابع
مقدمه:
در این فصل از پزوهش ابتدا به تعریف کلی استرس پرداخته و تاریخچه علمی استرس تشریح می گردد و پس از آن تعاریع صاحبنظران مختلف از استرس و شیوه های مقابله با آن اشاره می شود, در ادامه به بیان تعاریف مختلفی از ارگونومی پرداخته می شود و متغیرهای ارگونومی تشریح می گردد.
همچنین جداول تئوریهای مرتبط با استرس و ارگونومی و جدول خلاصه شده نظریات و کارهای تحقیقاتی کاربردی انجام شده در ارتباط با پژوهش آمده است, در انتهای فصل نیز به چارچوب نظری پژوهش اشاره شده است.
2-1) مباحث نظری
در این قسمت از پژوهش ابتدا به بررسی استرس شغلی، تاریخچه، تعاریف مفاهیم، عوامل موثر بر آن علایم و نشانه ها و در آخر راهبردهای مقابله با استرس خواهم پرداخت.
2-1-1) بررسی تاریخچه علمی استرس:
کلود برنارد بیولوژیست بزرگ فرانسوی قرن نوزدهم خاطر نشان کرده است که محیط داخلی بدن ما بایستی هماهنگی لازم را حفظ کند برای مثال تامین نیازهای حیاتی فشار خون پیوسته در حال تغییرات وبه همین ترتیب جریان قلب، مقدار اکسیژن و مواد غذایی در خون هماهنگ عمل می کند اما اگر هر یک از این ها بیش از اندازه تغییر کند بدن قادر به تحمل آن نبوده و حتی منجر به مرگ می گردد. بررسیهای دکتر کلود برنارد توسط والتر بی کانون فیزیولوژیست دانشگاه هاروارد تکمیل شد و دکتر کانون در بررسیهای خود به این نتیجه رسید که اگر تغییری از حد معینی تجاوز تجاوز کند، نظام بدن تعدیلات لازم را بعمل می آورد و از این جهت اعمال کوچک اما زیادی برای جلوگیری از گسترش تغییرات اصلی بوقوع می پیونددند.البته دکتر کانون به نحوه واکنش های بدن در مواقع اظطراری توجه داشت. وی در یکی از آزمایش هایش به مطالعه بر روی عکس العمل های یک گربه به هنگام روبرو شدن با یک سگ پرداخت، او مشاهده کرد که آدرنالین خیلی زود در جریان خون وارد شد و ضمنا واکنش شدیدی در سیستم عصبی سمپاتیک بوجود آمد. کانون تا آن زمان به این امر واقف نبود که این سیستم با ترشح تقریبا یکسان هورمونی به نام نورآدرنالین عمل می کند. این دو هورمون سبب تغییرات متنوعی بدین صورت می شوند که سرعت گردش خون گربه بالا می رود ،میزان قند خون بالا رفته ،مکانیزم لخته شدن خون تسریع می شود،عمل عضلانی تقویت و تنفس تند و سلول های خونی از مخزن ذخیره خود وارد جریان خون شده ضمنا حواس پنج گانه حساس تر می شوند .عوامل فوق الذکر بدن را برای فعالیت های لازم هماهنگ کرده و از آسیب مصون می دارند.(بلوکراس،1371: 17)می توان گفت که واکنش بدن در حین استرس نیز شبیه فرایند بالا است.
اما خود واژه فشار روانی یا استرس ریشه ای یونانی دارد و در قرن هفدهم میلادی بسیار متداول بوده و به معنی سختی ،فلاکت،دشواری و محنت به کار رفته است در اواخر قرن هجدهم معنی آن به نیرو ،فشار،زور و تلاش تغییر یافت و منظور از آن در وهله نخست نیروهای جسمی و ذهنی فرد یا افراد بود.(شفر،1367-10-9) می توان گفت که اصطلاح استرس بیش از هر جای دیگری در پزشکی به کار رفته و توسط هانس سلی در سال 1950 نامگذاری شده ،دکتر سلی در کتابی به همین نام که از جز بجز دهها هزار قسمت از تحقیقات پزشکی کمک گرفته بود به بررسی و شرح عکس العمل های جسمانی در مقابل آسیب های شدید ،ناخوشی ها ،مسمومیت ها،تحریکات شدید با کار های طاقت فرسا پرداخته بود .جالب اینکه دکتر سلی متوجه شد که در تمام آنها فرم کلی و مشخصی وجود دارد که علاوه بر تغییرات مخصوص مانند جوش ناشی از سرخک ،زخمهای موضعی ،واکنش های غیر مشخصی نیز در تمام آنها یافت می شدو او کل اینها را استرس نامید.(بلوکراس،1371: 18)
البته لازم به ذکر است که گفته شود در قرن پانزدهم واژه نامه آکسفورد کلمه فشار را برای رسانیدن معنی تنش یا فشار فیزیکی به کار برده است .کاربرد بعدی این معنای خاص را بخصوص در رشته مهندسی و معماری که از فشار در مورد دیوار یا برای ستون سازی پل ها صحبت می شد حفظ کرد و به آن کلیت بخشید .در سال 1936 پژوهشگر جوانی هم از دانشگاه مگ گیل مقاله ای منتشر ساخت که باعث متحول شدن معنی این لغت شد اگرچه او از ابتدا آگاهانه از بکار بردن واژه فشار برای بیان حالتی که تحقیق او کشف کرده بود امتناع کرد ولی متعاقبا نظرش را تغییر داد و در اواسط سال 1940 شروع کرد به بیان یافته هایش در آن مورد .کاربرد این واژه هرچند تازگی داشت و به علت شمار گسترده انتشارش به ثبات کاربرد نوین این واژه در جامعه علمی کمک کرد ،این فرد کسی جزسلی نبود .او حالتی را که کشف کرده بود نشانگان سازگار کلی نامید که دارای سه گام بود:
1.واکنش اخطار
2.گام مقاومت
3.گام افسردگی( شفر،19-23 :1367 (.
در واکنش اخطار آدرنالین به جریان خون وارد می شود .که در حالت هیجان یا ترس ضربان قلب بیشتر می زند .همزمان با این حالت تغییراتی در بدن صورت می گیرند دستها و پاها سردتر می شوند و تنفس ضعیف تر میشود .بناباین این واکنش فشار است که یک پاسخ فیزیولوژیکی پیچیده که شماری فعل و انفعالات سیستم های بدنی را وارد عمل می کند.در اینجا آن واکنش با مرحله مقاومت مواجه می شود و وارد مرحله دوم می شود و و بدن برای مقابله با عامل فشار بسیج می گردد. اما اگر مرحله مقاومت زیاد طول بکشد، بدن ذخایرش را به تدریج از دست می دهد وو هنگامی که چنین شد وارد مرحله سوم می گردد. و اینجاست که امراض مربوط به فشار روانی شروع به تظاهر می کنند در این مرحله به نظر سلی کاستن متناوب و شدت واکنش اخطار امکان پذیر است ولی حذف آن غیر ممکن است( شفر،19-23 :1367 ( .
هانس سلی معتقد بود پاسخی که بدن به عامل استرس می دهد پاسخی غیر اختصاصی است به این معنی که عامل استرس زا هر چه باشد و فرد در معرض استرس هرکه باشد، بدن انسان درواکنشی که نشان می دهد همواره از الگوی عام و یکسان و معینی پیروی می کند. وقتی از سلی پرسیده شد که اگر واکنش بدن به استرس در افراد گوناگون متفاوت نیست پس چرا بر اثر استرس هر فردی دچار عارضه یا بیماری متفاوتی می گردد او در جواب گفت که آثارو عوارض استرس در بدن منتشر می گردد اما مثل زنجیری است که بر اثر فشار از سست ترین حلقه آن شکسته می شود بدن فرد نیز در عضوی آسیب پذیر است که آن عضوآسیب پذیرتر از اعضای دیگر است. اگرچه نظر سلی قابل قبول است ولی گفته می شود که نوعی بستگی میان عامل استرس زا و شدت و ماهیت استرس باید وجود داشته باشد یعنی پاسخ بدن در برابر عامل های گوناگون، گوناگون است و به نوع عامل استرس بستگی دارد انتقاد دیگری که به نظر سلی بود این است که افراد گوناگون حتی نه تنها در برابر عوامل مختلف بلکه در برابر عوامل مشابه واکنش و پاسخ یکسانی نمی دهند و در نتیجه به یک اندازه دستخوش استرس و آثار آن نمی شوند.(رندال ،1378: 15).
مبانی نظری و پیشینه ارتباط بین اصول ارگونومی و استرس_1532800415_14618_2718_1656.zip0.00 MB |