فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،مبانی نظری و پیشینه تحقیق معلوليت جسمي وخلاقیت دارای 53 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد.
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت .docx
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
بررسي تاريخ:
تعريف خلاقيت:
بيش از پرداختن به تعاريف خلاقيت اشاراتي كوتاه به تاريخچه آن ميشود. امروزه ديگر بر كسي پوشيده نيست كه تفكر خلاق و تبلور بيروني آن يعني توليدات خلاقه يكي از عاليترين جلوههاي بشري است ولي بايد گفت عمر اين مفهوم ورود آن به ادبيات روانشناسي بيش از چند دهه نميگذرد. همان طور كه گيلفورد اظهار نمود شايد يكي از موضوعاتي كه در روانشناسي بسيار مورد بيتوجهي قرار گرفته خلاقيت است و اين در حالي است كه هر چه زمان پيش ميرود نياز انسان به ابعاد گوناگون آن طيف وسيعتري به خود ميگيرد. سالهاي 1941 را با به سالهاي گمنامي خلاقيت برشمرد، و شايد سالهاي 1950 به بعد را سالهاي ترقي خلاقيت دانست. به اين دليل كه اين بيهيچ شرح و بسطي به فرآيندهاي عالي ذهن اضافه گرديد.
شايد يكي از دلايلي كه سبب گرديد نظريهپردازان و معتقدان از خلاقيت دوري جويند به تعريف وتوصيه آن مربوط ميشود. خلاقيت از ديربازمفهومي اغفال كننده، مبهم و حتي افسانهاي تلقي شده است. و اين سردرگمي حتي امروزه نيز وجود دارد. عليرغم تحقيقات فراوان و نسبتاًجامع عقيده بر آن است كه خلاقيت اشاره به چندين مفهوم گوناگون دارد. بنابراين با وجود چنين ديدگاههايي ارائه يك تعريف جامعه مورد قبول همگان باشد مشكل است. معهذا اين ادعا به معناي آن نيست كه نميتوان تعريفي را در مورد خلاقيت ارايه كرد (فلاول و ماركمن، 1985، جواديان 1369).
در فرهنگ لغت عميد ابداع يا آفرينش به معناي چيزي نوآوردن يا كاري تازه كردن آمده است. معني دقيقتر آن عبارت است از پديد آوردن چيزي كه سابقاً نبوده است.
ولي در تعاريف روانشناسي ابداع و خلاقيت بدينگونه متمايز از يكديگر نيستند و در واقع همپوشي نزديك با يكديگر دارند. يعني ابداع نه تنها جدا از خلاقيت نيست بلكه از عناصر اصلي آن به حساب ميرود. خلاقيت گاهي شكل تازهاي از ديدهها و توليدات فراموش شده است. به عبارتي ايدههايي قديمي زيرساز خلاقيت نوين اندوگاهي خلاقيت مبتني بر هيچ انديشه از پيش فرض شده نيست و جرقههاي آن بسيار نو و تازه است يعني فرد خلاق عليرغم اين كه ممكن است توليد او در جاي ديگر ثبت شده باشد مبادرت به آفرينش كند. (افروز، 1371).
اما واقعاً خلاقيت چيست و چه عناصري را دربر ميگيرد. در فرهنگ لغت روانشناسي خلاقيت يك فرآيند رواني فرض شده است. در اين تعريف خلاقيت به حل كردن، ايدهسازي، مفهوم سازي، اشكال هنري، نظريات يا توليداتي منجر ميشود كه يگانه بوده و بديع هستند و در واقع يكي از ملاكهاي تمايز فكر خلاق از افكار غيرخلاق اصل يگانه و ابداعي بودن است.
آبراهام مزلو در توصيف خلاقيت گفته است:
اين صفت ويژگي اساسي در سرشت عادي انسان است. توانايي بالقوهاي كه در بدو تولد به همه انسانها داده شده است. اكثر انسانها اين خصيصه را در طول دوران فرهنگپذيري خود از دست ميدهند، اما عده كمي از افراد ظاهراً اين شيوهي تازه را حفظ ميكنند و يا اگر آن را همچون اكثر مردم از دست داده باشند. بعدها در طول زندگي آن را باز مييابند.
گيلفورد نيز خلاقيت را نوعي توانايي فكري دانسته است و تفكر خلاق را كه منجر به خلاقيت ميشود يكي از انواع تفكر ميداند و معتقد است كه دراين نوع تفكر اطلاعات به صورتي كه ارتباطي با مطالب گذشته داشته باشند شناخته شده، محصول جديدي ايجاد ميكند.
با بررسي تعاريف ميتوان نتيجه گرفت كه در اغلب تعريفها، خلاقيت به عنوان نوعي توانايي كه منجر به ايجاد و خلق چيزي جديد ميگردد قلمداد شده است (مايلي، ميترا، 80- 1379).
مراحل خلاقيت
در مطالعه خلاقيت از ديرباز اين سوال مطرح بوده است كه خلاقيت چگونه روي ميدهد و عقايد امروزي بيانگر اين موضوع است كه فرآيندهاي خيلي خلافه يك فرد با فرآيندهاي كمتر خلافه فرد ديگري تفاوت چنداني ندارد. يعني تفاوت بيشتر از آنكه كيفي باشد كمي است. معالوصف عدهاي معتقدند افكار خلاق در بخش ناخودآگاه ذهن تشكيل ميشود. گواه اين عده اعتراف متفكرين خلاقي بوده است كه اذعان داشتهاند در لحظه ابداع و آفرينش در تفكري ناخودآگاه سير ميكردند. بنابراين به اعتقاد اين گروه تفكر خلاق چه در قالب هنر باشد، با علم به ميزان محسوسي به دوبارهسازي ناآگاهانه، سمبلها و اطلاعات در ذهن وابسته است.
معلوليت چيست؟
معلوليت اطلاق ميشود به ناتواني در انجام تمام يا قسمتي از ضروريات عادي زندگي فردي يا اجتماعي به علت وجود يك نقص مادرزادي در قواي جسماني يا رواني.
در ارزيابي يك معلوليت ضرورت دارد خصوصيات نقصان جسماني يا رواني همچنين كيفيت كاهش توانايي و ظرفيت و بالاخره نحوهي محروميت مشخص روشن گردد، كه در اين مورد اين دو ويژگي در قسمت تعريف اصطلاحات (معلوليت) توضيح مختصري داده شد. در مورد كاهش توانايي ظرفيت، ميتوان گفت كه اين توانايي و ظرفيت در حقيقت به شكل فعاليتها و رفتارهايي است كه معمولاً عوامل لازم براي زندگي روزانه تلقي ميشود و عبارتند از:
كه ميتوان درجه وخامت اين كاهش توانايي و ظرفيت را نيز در نوع خود تعيين كرد.
- Maslow
مبانی نظری و پیشینه تحقیق معلوليت جسمي وخلاقیت_1526222579_8538_2718_1288.zip0.00 MB |