فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،تعاریف ومفاهیم ومدل های هوش هیجانی دارای 53 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
مقدمه
ادبیات موضوعی
تحقیقات انجام شده در ایران
تحقیقات انجام شده در خارج از ایران
هوش
دیدگاه های
دانشمندان مشهور در باره هوش
بینه و سیمون :
وکسلر:
کلوین :
پیاژه :
اشترن :
1 – تعرف تحلیلی :
2 – تعریف کاربردی :
بهره هوشی
مدل گلمن از هوش هيجاني
1- خود آگاهي يا آگاهي از هيجانات خود
2- حوزه کنترلي يا کنترل هيجانات
3- خود
انگيختگي
4- همدلي
5 - تنظيم روابط
مدل هوش هيجاني بار- آن
1- خود آگاهي هيجاني
2- جراتمندي
3- حرمت نفس
4- خود شکوفايي
5- استقلال
1- همدلي
2- مسئوليت اجتماعي
3- روابط بين فردي
ج) مولفه سازگاري
1 -حل مساله
2- آزمون واقعيت
3 -انعطاف پذيري
و) مولفه کنترل استرس
1- تحمل استرس
2 -کنترل تکانه
ه)- مولفه خلق عمومي
1 -خوش بيني
2- نشاط
ساختار کلي هوش هيجاني
شكل 2-1-2 مؤلفه هاي هوش هيجاني
جدول 2-1-1 هوش هيجاني سازماني
راهبردهاي افزايش هوش هيجاني
اهمیت هوش هیجانی
هوش هيجاني و هوش عمومي
آموزش و يادگيري هوش هيجاني در سازمان
هوش هيجاني و مديريت بازار
هوش هیجانی و شخصیت
پژوهش های انجام شده در ایران در باره هوش هیجانی
فهرست منابع
الف. منابع فارسي
مقدمه
رهبري يك سازمان براي انطباق با تغييرات و به منظور بقا و رشد در محيطهاي جديد، ويژگيهاي خاصي را مي طلبد كه عموماً مديران براي پاسخ به آنها با مشكلات بسياري مواجه مي شوند. يكي از مهمترين خصيصه ها كه مي تواند به رهبران و مديران در پاسخ به اين تغييرات كمك كند، هوش هيجاني است. هوش هيجاني موضوعي است كه سعي در تشريح و تفسير جايگاه هيجانها و احساسات در توانمنديهاي انساني دارد. امروزه هوش هيجاني به عنوان نوعي هوش که هم شامل درک دقيق هيجانهاي خود شخص وهم تعبير دقيق حالات هيجاني ديگران است ، تبيين شده است .هوش هيجاني ،فرد را از نظرهيجاني ارزيابي مي كند، به اين معني که فرد به چه ميزاني ازهيجانها واحساسهاي خود آگاهي دارد وچگونه آنها راکنترل واداره مي کند. نکته قابل توجه درراستاي هوش هيجاني اين است که تواناييهاي هوش هيجاني ذاتي نيستند و آنها مي توانند آموخته شوند . سازمانها براي اينكه بتوانند درمحيط پرتلاطم ورقابتي امروزباقي بمانند، بايدخودرابه تفكرهاي نوين كسب وكارمجهزسازند و به طورمستمر خود را بهبود بخشند. رهبري اين گونه سازمانها بسيار حساس و پيچيده است وزماني اين حساسيت دو چندان مي شود كه رهبر با تغييرهاي انطباقي روبه رو باشد كه بسيار متفاوت از تغييرهاي فني است. مشكلات فني از طريق دانش فني و فرآيندهاي متداول حل مسئله قابل حل هستند، در حالي كه مشكلات انطباقي در برابر اين گونه راه حلها متفاوت است. با توجه به اينكه هوش هيجاني، توان استفاده از احساس و هيجان خود وديگران دررفتار فردي و گروهي در جهت كسب حداكثر نتايج با حداكثر رضايت است. بنابراين، تلفيق دانشهای لازم و تواناييهاي هيجاني در مديريت و کارمندان مي تواند در سوق دادن سازمان به سوي دستيابي به هدف
كارساز و مفيد باشد.
ادبیات موضوعی
براساس بررسی هایی که انجام شد ، تحقیقات صورت گرفته در مورد هوش هیجانی بیشتر در مورد مسائل مربوط به رهبران و مدیران سازمانی ، علوم تربیتی ، زناشویی ، ورزشی بوده و کمتر در باره مسائل مربوط به مدیریت منابع انسانی و توجه به کارمندان و نیروی فروش ، این تحقیقات انجام گرفته است که در ادامه به چند مورد از آنها انجام شده اشاره می گردد.
هیجان چیست؟ (کاربرد هوش در قلمرو هیجان، سیروس آقایار و پرویز شریفی درآمدی، 1385)
هیجان حالت عاطفی هوشیاری یا خود آگاهی است که در آن مفاهیمی همچون شادی،غم،ترس،نفرت یا علاقه تجربه می شود.هیجان از حالتهای شناختی و ارادی متمایز است به عبارتی دیگر هیجان مربوط به احساسات به ویژه جنبه های خوشایند و ناگوار فرایند ذهنی است.
رابطه هوش و هیجان (هوش هیجانی تراویس برادبری وجین گریوز ، ترجمه مهدی گنجی ، 1384)
سالها بود محققان ، نظریه پردازان و روانشناسان سعی می کردند هیجانها را درک کنند و اینکه چه چیزی باعث به وجود آمدن آنها می شود درواقع به دنبال معنی ، مفهوم و عواقب آنها بودند. با این حال نظریه غالب در مورد هیجانها سالهای بسیار چنین بود که آنها تقریبا به طور جدا از هوش می باشند و حتی آن را متضاد و دشمن با هوش می دانستند. تفکر عمده در مورد هیجانها این بود که آنها معمولا باعث می شود تا مردم حواسشان پرت شود و نتوانند به طور منطقی و در آرامش روی اطلاعات انتزاعی فکر کنند و نتوانند هوش خود را به کار برند.
از اوایل دهه 1980 بود که مفهوم متفاوتی از هیجانها ایجاد شد و شروع به رشد کرد. عقیده جدید این بود که هیجانها الزاما در تفکر و رفتار هوشمندانه تداخل ایجاد نمی کنند بلکه به هوش انسان کمک می کنند.در واقع یکی از تفکرات مهمی که در این سالها به وجود آمد این بود که هیجانها نوعی اطلاعات هستند این به این معنی است که مردم از هیجانهای خود درست مثل انواع آشناتری از اطلاعات استفاده می کنند تا در باره دنیا و محیط اطراف خود قضاوت کنند . بر اساس این نظریه هیجانها در باره ارزش ، اطلاعاتی ارائه میکنند. آنها نوعی علائم اختصاری و صریح هستند که به ما اطلاع می دهند ، چه چیزی را در محیط خود ارزیابی و قضاوت کرده ایم و آن را مثبت یا منفی یافته ایم . برای مثال اگر یک روز صبح پشت فرمان اتومبیل خود بنشینید و ناگهان متوجه شوید که تعدادی زنبور خشمگین در صندلی عقب هستند به احتمال زیاد احساس ترس به شما دست خواهد داد . این احساس نوعی اطلاعات ساده و قوی است که بر اساس ارزیابی شما از این که ((نزدیک بودن به زنبورهاای عصبانی باعث به وجود آمدن درد شدیدی خواهد شد و نتایج منفی خواهد داشت )) فراهم می شود. این پیام هیجانی ساده و شدید این ارزش را دارد که باعث می شود یک واکنش سریع و موثر انجام دهید یعنی هر چه سریعتر از اتومبیل خارج شوید . نکته مهم این است که هیجان خود را احساس می کنید ، هیجانی که شانسی و تصادفی نیست ، بلکه نتیجه منطقی و صحیح دیدن یک خطر در محیط اطرافتان است . بنابراین هیجانی که احساس می کنید نوعی اطلاع در باره دنیای اطرافتان است و به جای آن که در واکنش عقلانی شما تداخل ایجاد کند ، صحیح آن به شما کمک می کند .
مسلما اکثر هیجانهای ما سادگی یا شدت هیجان بالا را ندارند . احساسات ما اغلب ملایمترند و بسیاری از آنها پیچیده تر از هیجان مثال بالا هستند اما نوع اطلاعاتی که ارائه می دهند ، می تواند در تفسیر دنیا مفید واقع شوند . در واقع حتی زنبورهای حاضر در صندلی عقب باعث ایجاد واکنشهای هیجانی بسیار شدیدتر از ترس ساده که آنرا توضیح دادیم ، می شوند. وقتی از اتومبیل که می توانست به یک کندوی مرگ تبدیل شود به سلامت بیرون می آیید ، هیجانهای دیگر ، خود را نشان می دهند به ویژه احساس کنجکاوی که کمک می کند تا برای جلوگیری از تکرار چنین حادثه ای به خوبی و به دقت موضوع را بررسی و تفحص کنید.
تاریخچه هوش هیجانی(هوش هیجانی محسن فاطمی ، 1385)
درحوزه روانشناسی ریشه های تئوری هوش هیجانی به آغاز نهضت هوش هیجانی باز می گردد . ای.ال.ثوراندیک (1920)استاد دانشگاه روانشناسی آموزشی در کالج معلمین دانشگاه کلمبیا یکی از اولین کسانی بود که جنبه هایی از هوش هیجانی را تحت عنوان هوش اجتماعی مطرح کرد. او هوش اجتماعی را شامل مؤلفه های وسیع و گسترده ای می دانست که هر یک به توانایی های مختلفی در زمینه هوش و ابعاد مختلف آن اشاره می کردند.
از نظر ثوراندیک هوش اجتماعی شامل توانایی درک و مدیریت مردان ، زنان ، پسران ، دختران و خردمندانه رفتار کردن درحوزه های اجتماعی است. این توانایی به وفور خود را در میدان بازی ، حوزه های تربیتی ، پادگان ، کارخانه ها ، اتاقهای فروش نشان می دهد اما از شرائط استاندارد رسمی آزمایشگاهی اجتناب می کند.
اگر چه ثوراندیک خود پیشنهاد دهنده ابزار سنجش هوش اجتماعی در شرائط آزمایشگاهی بود اما به اعتقاد وی ، ذات هوش اجتماعی و ارتباط تنگاتنگ آن با تعامل های اجتماعی به گونه ای است که برای اندازه گیری دقیق آن به شرایط واقعی و غیر آزمایشگاهی نیاز مند هستیم.
مبانی نظری تاریخچه هوش هیجانی وتعریف هوش هیجانی_1527230755_9424_2718_1680.zip0.12 MB |