فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،مبانی نظری وپیشینه تحقیق مبانی نظری وپیشینه تحقیق مفاهیم،تعاریف ومدل های فرهنگ سازمانی دارای 65 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: ورد و قابل ویرایش با فرمت .doc
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
فرهنگ سازمانی
2-2- مفهوم فرهنگ
2-3- تعاریف فرهنگ
2-4 - تعاریف فرهنگ سازمانی
2-5- عوامل مؤثر در شکل گیری فرهنگ سازمانی
2-6- کارکردهای فرهنگ سازمانی
2-7 - سطوح فرهنگ سازمانی
2-8 - راهبردهای تغییر فرهنگ سازمانی
2-8-1- سنجش فرهنگ سازمانی
2-9- مدل های فرهنگ سازمانی
2-9-1- مدل پارسونز (AGIL)
2-9-2- مدل ویلیام اوچی (تئوریZ)
2-9-3- مدل مک کندی (7s)
2-9-4- مدل شاین
2-9-5- مدل کندی
1) فرهنگ سازمانی سخت کوش
2) فرهنگ سازمانی دوستانه
3) فرهنگ سازمانی ریسک پذیر
4) فرهنگ سازمانی فرآیندی
2-9-6- مدل کوئین و مک گارس
1) فرهنگ عقلایی
2) فرهنگ ایدئولوژیک (توسعه ای)
3) فرهنگ توافقی
4) فرهنگ سلسله مراتبی
2-9-7- مدل جفری سانی فیلد
2-9-8- مدل کریتنر و کینیکی
2-9-9- مدل کرت لوین
2-9-10- الگوی لیت و استرینگر
2-9-11- دیدگاه بارون و الترز
2-10- معیارهاي ارزیابی طبقه بندي هاي فرهنگ سازمانی
2-10-1- سادگی و قابل فهم بودن
2-10-2- قابلیت به کارگیري روش هاي مختلف تحقیق (کمی/کیفی)
2-10-3- توانایی درك تغییرات فرهنگی
2-10-4- برخورداري از چارچوب مفهومى
2-10-5- قابلیت کاربرد در انواع سازمان ها
2-10-6- شناسایى ویژگی ممتاز
2-10-7- مدل دنیسون
جدول 2-3: خلاصه ای از مدل ها و طبقه بندی ها در مورد بررسی در فرهنگ سازمانی
2-11- طبقه بندی فرهنگ سازمانی از دیدگاه صاحبنظران
2-11-1- طبقه بندی درویس و میلر
1) فرهنگ سازمانی فرهمند
2) فرهنگ سازمانی وسواسی
3) فرهنگ سازمانی پرهیز کننده
4) فرهنگ سازمانی سیاسی شده
5) فرهنگ سازمانی دیوان سالارانه
شکل2-1: انواع فرهنگ سازمانی از نظردرویس و میلر
2-11-2- طبقه بندی دشپند و فرلی
2-11-3- طبقه بندی رکس
2-11-4- طبقه بندی چارلز هندی
2-11-5- طبقه بندی گافی و جونز
2-11-6 - طبقه بندی دیل و کندی
فرهنگ سازمانی قوی، ضعیف و میانه
1- فرهنگ سازمانی قوی
2- فرهنگ سازمانی ضعیف
3- فرهنگ سازمانی میانه
2-11-7- طبقه بندی فرن هام و گانتری
2-11-8- طبقه بندي هافستيد
الف) فاصله قدرت:
ب) ابهام گريزي:
د) مردسالاري:
2-12- گونه شناسی هاي فرهنگ سازمانی
2-12-1- گونه شناسی فرهنگ سازمانی کامرون و کوئین
شکل2-2:چارچوب ارزش¬های رقابتی(کامرون و کوئین، 35:2006)
2-12-2- چهار نوع اصلی فرهنگ سازمانی
1- فرهنگ سلسله مراتبی
2- فرهنگ باشگاهی
3- فرهنگ بازاري
4- فرهنگ ادهوکراسی
2-13- ارزیابی گونه شناسی فرهنگ سازمانی کامرون و کوئین
2-13-1- گونه شناسی فرهنگ سازمانی از نظر دنیسون (1990)
2-13-2- معرفی چهار نوع فرهنگ سازمانی از نظر دنیسون (1990)
2-16- مروری بر تحقیقات انجام شده
2-16-1- پژوهش های داخلی
2-16-2- پژوهش های خارجی
منابع و مآخذ
منابع فارسی:
منابع لاتین:
فرهنگ سازمانی
2-2- مفهوم فرهنگ
فرهنگ، واژه ای فارسی و مرکب از دو کلمه «فر» و «هنگ» است. «فر» پیشوند و به معنای بالا بوده و «هنگ» از ریشه اوستایی سنگ به معنای کشیدن سنگینی و وزن است. معنای ترکیبی آنها نیز از نظر لغت به معنای بالا کشیدن و بیرون کشیدن است. به عقیده تیلور، فرهنگ مجموعه آموخته و پیچیده و نظام یافته ای از دانستنی ها، هنرها، باورها، آیین ها، حقوق و آداب و رسوم، منشأ خوبی ها و بسیاری چیزهاست که انسان از جامعه خودش کسب کرده است. فرهنگ، سازمان و اعمال آن را اندازگیری می کند. آن، چیزی شبیه «سیستم عمل» سازمان است که کارمندان را در چگونه فکر کردن و چگونه احساس و عمل کردن هدایت می کند. فرهنگ، پویا و سیال است و هرگز ثابت نمی شود. فرهنگ ممکن است تحت مجموعه ای از شرایط اثرگذار بوده و یا اثرگذار نباشد (پورکاظمی، شاکری نوائی، 1388).
2-3- تعاریف فرهنگ
تعریف اولیه فرهنگ عبارت است از کل پیچیده اي شامل دانش، باور، هنر، اخلاقیات، قانون، رسوم و دیگر قابلیت ها و عاداتی که انسان به عنوان یک عضو جامعه به دست آورده است. صاحبنظران بعدي بیش از 300 تعریف را براي فرهنگ شناسایی کردهاند. در بیشتر این تعاریف به فرهنگ به عنوان سرمایه و دارایی هاي اجتماعی نظر دارند (اینکلز و لوینسون، 1969). فرهنگ ها را میتوان آموخت و آن را کسب کرد. فرهنگ می تواند بازتاب الگوهاي فکري، نحوه ابراز احساسات، اعمال (هریس، 1987)، عکس العمل ها (کلاك هان، 1951)، ارزشها و ایده ها و دیگر نظام هاي معنی دار نمادین (کروبر و پارسونز، 1958) باشد. ایده اصلی این است که فرهنگ مفهومی انتزاعی دارد و برگرفته از رفتار عینی و ملموس است. اساساً فرهنگ با نمادها انتقال می یابد و این نمادها ترکیبی از دستاوردهاي شخصی گروه هاي انسانی شامل مظاهر موجود در قالب مصنوعات است (کلاك هان، 1951).
2-4 - تعاریف فرهنگ سازمانی
میر کمالی: ((فرهنگ سازمانی عبارت است از الگوی رفتاری غالب در بین افراد یک سازمان که بر اساس ارزش ها، اعتقادات، عادات افراد پدید آمده و مورد حمایت اکثریت افراد قرار می گیرد و تحت تأثیر عواملی چون نظارت، کنترل، ارتباطات، مشارکت، تعارض، همکاری، رعایت ارزش های اجتماعی و نظایر آن قرار دارد)) (استاد حسنلو، 1390).
اسمیر سیچ، فرهنگ سازمانی را چنین تعریف می کند: ((فرهنگ سازمانی مجموعه ای از ارزش های کلیدی، باورهای راهنما و تفاهم ها که در اعضای یک سازمان مشترک بوده و بخش اساسی و نانوشته سازمان را نمایان می سازد)) ( سلیمانی، 1380).
لوییس، فرهنگ سازمانی را چنین تعریف می کند: ((مجموعه ای از دریافت ها و تفاهم های مشترک برای سازمان دادن کنش هاست که زبان و دیگر محمل های نمادی برای بیان تفاهم مشترک به کار می رود)) (ایران زاده، 1377).
استانلي ديويس، فرهنگ سازماني را چنين تعريف كرده است: ((فرهنگ سازماني الگويي از ارزشها و باورهاي مشتركي است كه به اعضاي يك نهاد معني و مفهوم مي بخشد و براي رفتار آنها در سازمان دستورهائي فراهم مي آورد)).
پيترز و واترمن، فرهنگ را "مجموعهاي از ارزش هاي مشترك غالب و داراي ارتباط منطقي كه با وسايل نمادين مانند داستان ها، افسانه ها، حكايت و كلمات قصار مبادله مي شود"، تعريف كرده اند (عاقل، 1383).
دنیسون، فرهنگ سازمانی را "کاربردی برای تعیین ارزش ها، اعتقادات، فرضیات و شیوه های مشترکی می داند که نگرش و رفتار اعضا را در سازمان شکل می دهد و سپس هدایت می کند" (دنیسون، 2006).
کریس آرجریس، فرهنگ سازمانی را نظامی زنده می خواند و آن را در قالب رفتاری که مردم در عمل از خود آشکار می سازند، راهی که به طور واقعی می اندیشند و احساس می کنند و شیوه ای که به طور واقعی با هم رفتار می کنند، تعریف میکند. ادگارشاین، نیز معتقد است که "فرهنگ سازمانی، الگویی از مفروضات بنیادی است که اعضای گروه برای حل مسایل مربوط به تطابق با محیط خارجی و تکامل داخلی آن را یاد می گیرند و چنان خوب عمل می کند که معتبر شناخته شده، سپس به صورت یک روش صحیح برای درک، اندیشه و احساس کردن در رابطه با حل مسائل به اعضای جدید آموخته می شود" (دنیسون، 2006).
به عقیده پژوهشگر دیگری، فرهنگ سازمانی عبارت است از: ((اندیشه مشترک اعضای یک سازمان که آن را از سازمان دیگر متمایز می کند)).
این پژوهشگر می نویسد: فرهنگ:
1- تاریخچه سازمان را منعکس میکند.
2 - به مطالعه انسان شناسی مانند رسوم و نهادها مربوط می شود.
3- توسط گروهی از افراد که یک سازمان را تشکیل دادهاند، شکل گرفته است.
4- حرکت آن کند و سخت است.
5- تغییر آن به سختی صورت می گیرد (هوشمند همدانی، 1379).
فرهنگ سازمانی، عبارت است از مجموعهای از ارزش ها، باورها، درک و استنباط و شیوة تفکر و اندیشیدن که اعضای سازمان در آنها وجوه مشترک دارند (ال دفت، 1386 ).
دنیسون فرهنگ سازمانی را در ارزش های اساسی، باورها و مفروضاتی که در سازمان وجود دارند، الگوهای رفتاری که از بین این ارزش های مشترک ناشی می شود و نمادهای که مبین پیوند بین مفروضات و ارزش ها و رفتار اعضای سازمان اند، می داند (دنیسون، 2001).
فرهنگ سازمانی به عنوان نظامی از ارزش های مشترک، اعتقادات، عادات در یک سازمان که با ساختار رسمی سازمان در جهت ارائه هنجارهای رفتاری تعامل دارند، شناخته می شود (سیدجوادین، 1378).
فرهنگ سازمانی، الگوی رفتار و باورها، تلقی های مشترک و جمعی و ارزش هایی که اکثریت اعضای سازمان در آن سهیم هستند. فرهنگ سازمانی را می توان در رفتار، زبان، اندیشه و اهداف سازمان مشاهده کرد و روش ها و قوانین و رویه های سازمان تبلور آن را احساس نمود (الوانی، 1390).
فرهنگ سازمانی، مجموعه ای از مفروضات، باورها و ارزش های مشترک و هنجارهای پذیرفته شده بین اعضای کارکنان است که رفتار آنان را هدایت می کند (گاردن، 1388).
بیکر ادوین (1980)، هفت ویژگی را به عنوان جوهر اصلی فرهنگ سازمانی معرفی کرده است:
1- Organization Culture Assessment Instrument (OCAI)
مبانی نظری وپیشینه تحقیق مفاهیم،تعاریف ومدل های فرهنگ سازمانی_1527336002_9618_2718_1486.zip0.00 MB |